یه روز یه ترکه،
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،
برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. .
یه روز یه رشتیه.. ! -اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد ...
یه روز یه لره بود،
کریم خان زند
ساده زیست ، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.
اینا جکن نه اونا
یه روز ما همه با هم بودیم.. ،
دمت گرم خیلی باحال بود کلی باهاش حال کردم
عالی بود دوست من
حرف دلم بود
خیلی وقته که نمیتونم جملات رو مث این پست تو کنار هم قرار بدم
مرسی
***********************
وبلاگمو آپ کردم
خوشحال میشم به کلبه ی حقیرانه ی ما هم سری بزنی